شیطنت های ایدینی
جانم ایدین این روزا نمیشه ازت چشم برداشت شیطونی هایی که میکنی در حد تیم ملیه فقط یه لحظه به جون خودم یه لحظه یه تماس رو جواب میدادم دیدم نیستی پیدات که کردم اینجا بودی مثلا دور میز رو بالش گذاشتم که نری تو ولی بالش رو زدی کنار و اونجا با خودت خلوت کردی وقتی ازت عکس انداختم تازه واسم لبخند هم زدی که عکست خوب در بیاد بعد هم دوباره سرگرم بازیت شدی اینقدر رفتی و سرت به پایه و شیشه میز خورد که میز رو برداشتیم این کارت که منو حسابی ترسوند اخه پسر کوچولو کجا میخوای بری منم با خودت ببر شیطون بلا این یکی دیگه خیلی خطرناکه پسر اینجا هم بالش گذاشته بودیم ولی حریفش شدی همه سیم ها رو کشید...