ایدین جونایدین جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 روز سن داره

شکلات من آیدین

متنی عاشقانه از کتاب یک عاشقانه آرام اثر نادر ابراهیمی

ایدین جانم وقتی بزرگ شدی و به سن من رسیدی این متن رو باتامل بخون   متنی عاشقانه از کتاب یک عاشقانه ارام مگذار که عشق، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادتِ آب دادنِ گل های باغچه بدل شود ! عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟ عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه . جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه داشت . اما شکس...
21 ارديبهشت 1393

روزگار لعنتی

در روزگاری زندگی میکنیم کـه: هَرزگی "مـُـــــد" اســت ! بی آبرویــی "کلاس" اســـت ! مَســـــتی و دود "تَفـــریــح" اســـت ! رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت ! گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت ! بی فرهنگی "فرهنگ" است ! پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است ! شما هم مثل من بعد از خوندن این مطلب حال بدی بهتون دست میده  نه ؟ حالت نفرت از این دنیا و روزگار لعنتی و مردم گرگ صفتی که کنار ما در لباس گوسفند زندگی میکنند اره متاسفانه این واقعیت دنیای ماست  تا حالا فکر کردین  چرا این حال ماست ؟ چی به سر مون اومده که این دنیامونه بعضی صحنه ها رو ادم میبینه واقعا حالش بد میشه از نامر...
26 دی 1392

خداوندا

خطا از من است ، می دانم … از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “ اما به دیگران هم دلسپرده ام از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “ اما به دیگران هم تکیه کرده ام اما رهایم نکن بیش از همیشه دلتنگم به اندازه ی تمام روزهای نبودنم … خدایا ؛؛ رهایم نکن ..... ایدین جانم   بعضی وقتــــــــا مجبوری تو فضــــــــای بغضت بخنــــــــدی دلــــت بگــیــره ولـــی دلــگــیــری نــکــنی... شــــــــاکی بشی ولی شکایت نکنــــــــی … خیلی چیــــــــزارو ببینی ولی ندیدش بگیــــــــری … خیلی هــــــــا...
7 دی 1392

دلگیرند از من

چنـد وقتیـسـت همـه دلگیرنـــد از مـن ... دلیـــل مـی خواهنـد ! مـدرک مـی خواهنـد بــرای غمگیـن بودنــم ! بــرای نـــا امیـد بـودنــم...بـــرای تلـــخ شدنــم ! نگــران نبـاشیــد ... مـن نـه غمگین شــده ام ! نـه نـــاامیـــد ... نــه تلــخ ! فقـط مدتیست بــه دنبالشـان مـی گـــــردم ! مدتیسـت گــم شـده انـد ! صبــرم ... تحملم ... امیدهایـــم ... انگیــزه ام ! نمیـدانـم کـدام صفحـه ی قصـه ی سرگذشتــم جـا گـذاشتـمشـان ! ...
5 دی 1392

مهربان من

مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛ چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند ...   ...
19 آذر 1392

باران میبارد

    باران می بارد . به حرمت " کداممان " نمی دانم..! شاید به حرمت عشق و مهــــربانی من همین قدر می دانم : باران صدای پای اجابت است.. خدا ناز می خرد نیاز کن..دوستت دارد .دوستش داشته باش باران ،رحمت است. . . پس رحمت خداوند بر تــــو و مـــن         ...
29 آبان 1392