ایدین جونایدین جون، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره

شکلات من آیدین

تفریحات زمستانی ما

سلام به همه دوستای خوبم و یه سلام مخصوص به یه مخاطب مخصوص دختر خاله جانم که همیشه بازدید کننده وب من بوده و منو خوشحال کرده این روزا هوا کمی بارانی بوده و نم نم وریز و خوشکل خیلی باریده و هوای تمیز و نازی رو برامون ارمغان اورده اول از همه باید با تاخیر سال نو میلادی رو تبریک بگم از ایدینی بگم که یه مدته خیلی زیاد به نقاشی علاقه نشون میده و خودش هم خط خطی های قشنگی میکشه اوایل فقط خط خطی میکرد ولی الان خط خطی هاش از حالت صاف بودن به گرد تبدیل شده و خودش میگه جوجو کشیده به کتاب داستاناش هم خیلی علاقه داره و با دقت نقاشی  هاش رو نگاه میکنه و و میخواد که واسش بخونیم ولی من خیلی تنبلم و نمیدونم چجور...
17 دی 1392

21 ماهگی مبارک

  انی جونم ٢١ ماهگیت مبارک باشه   جیگری عزیزی ماهی عشقمی عمرمی ولی اینم بگم این روزا دیوونم کردی الهی همیشه سلامت باشی هر کار ی میخوای بکن  فقط مریض نشی یا خدا ی نکرده اتفاقی واست نیوفته عزیزم این متن رو دیدم خوشم اومد گذاشتم تو هم بعدا ببینی   توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت : می خورم به سلامتی 2 بوسه !! بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!! گفت : اولیش اون بوسه ای كه مادر بر گونه بچه تازه متولد شده ميزنه و بچه نمی فهمه ! دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش ميزنه و مادرش متوجه نمیشه .... &...
8 دی 1392

خداوندا

خطا از من است ، می دانم … از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “ اما به دیگران هم دلسپرده ام از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “ اما به دیگران هم تکیه کرده ام اما رهایم نکن بیش از همیشه دلتنگم به اندازه ی تمام روزهای نبودنم … خدایا ؛؛ رهایم نکن ..... ایدین جانم   بعضی وقتــــــــا مجبوری تو فضــــــــای بغضت بخنــــــــدی دلــــت بگــیــره ولـــی دلــگــیــری نــکــنی... شــــــــاکی بشی ولی شکایت نکنــــــــی … خیلی چیــــــــزارو ببینی ولی ندیدش بگیــــــــری … خیلی هــــــــا...
7 دی 1392

دلگیرند از من

چنـد وقتیـسـت همـه دلگیرنـــد از مـن ... دلیـــل مـی خواهنـد ! مـدرک مـی خواهنـد بــرای غمگیـن بودنــم ! بــرای نـــا امیـد بـودنــم...بـــرای تلـــخ شدنــم ! نگــران نبـاشیــد ... مـن نـه غمگین شــده ام ! نـه نـــاامیـــد ... نــه تلــخ ! فقـط مدتیست بــه دنبالشـان مـی گـــــردم ! مدتیسـت گــم شـده انـد ! صبــرم ... تحملم ... امیدهایـــم ... انگیــزه ام ! نمیـدانـم کـدام صفحـه ی قصـه ی سرگذشتــم جـا گـذاشتـمشـان ! ...
5 دی 1392

اندر احوالات بیست ماهه ما

  سلام به همه دوستای عزیز اره ما هم هنر مند شدیم و مثلا خواستیم اتلیه پاییزی درست کنیم و بیچاره ایدینی که یه عالمه برگ رو روش ریختیم ولی بد نشده البته جای کار داره ولی برای بار اول در واقع اون طبیعت پاییزی که هنر دست خدا جونه خوشکلش کرده ...خدا یا هزار باز شکرت هزار بار شکرت به خاطر این نعمتهایی که به من دادی ولی خیلی هاشو من متوجه نیستم و اونی رو که میبینم هم قدر دونت نیستم و اونی رو شکرت میکنم هم خیلی در برابر نعمتت ناچیزه چه خوش گفت شاعر که کز دست و زبان که برایید                کز عهده شکرت بدر اید پاییز تن...
24 آذر 1392

مهربان من

مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛ چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند ...   ...
19 آذر 1392