بیست و دو ماهگی مبارک
سلام به همه خوبین خوشین
اره میدونم خیلی دیر کردم به خصوص برای پست 22 ماهگی انی جون اخه اصلا حس و حال ندارم
خیلی تنبلم البته این بچه اصلن نمیزاره دو تا عکس درست حسابی ازش بندازیمو همش با
این موبایلا ور میره و بازی میکنه و همچنان عاشق نقاشی هست و اورشید یا همون
خورشید میکشه چند روز پیش رفتیم بندر گناوه جاتون خالی خیلی خوش گذشت و ایدین
حسابی بازی کرد و واسش یه مقدار خرید هم کردیم
تازگی ها هم ایدینی حالش بد شده و تب داره و خیلی ناله میکنه و غذا نمیخوره و هیچگونه
عفونتی هم نداره و نمیدونیم چشه خیلی حالم رو گرفته و همش گریه میکنه البته من فکر
میکنم به خاطر دندون باشه شیر پاستوریزه اصلا نمیخوره خیلی نگرانشم تا دو ماه دیگه باید
از شیر بگیرمش و شیر پاستوریزه جایگزینش بشه ولی این اقا کوچولو اصلا دوست نداره
فرهنگ لغت ایدینی
اکاکر : کامپیوتر سانسویچ : ساندویچ اپشن: کاپشن
اوربه : گربه اورشید : خورشید ماجوجو : مادر جون
لی شین لی : لیمو شیرین قاقو : قاشق
ای وای همش از ذهنم یهو پاک شد فرهنگ لغت رو دوباره بروز میکنم بزودی
این چند تا عکس کاری بافت به درخواست یکی از دوستان رو میزارم
ساق دست
اینم اقا مهدی گل
پدر و پسری البته هر دوشون اخم کردن به خاطر خرابی جاده و تکون ماشین بود
این اثر هنری ایدین روی ساحل هست